ادای‌دین به حماسه‌سازان ‌کُرد
نگاهی به سوران؛ سریال پرمخاطب این روزهای تلویزیون

ادای‌دین به حماسه‌سازان ‌کُرد

۱۳ نکته تحلیلی از تم و فرم سریال «سوران» 

نقاب‌ برافکنی از خباثت ضدانقلاب و فریبکاری کومله باورپذیر و کل زندگی در سریال سوران باورپذیر، ملموس و قابل قبول است. فضاسازی و حتی جغرافیای پایگاه‌شان معنادار است.
نقاب‌ برافکنی از خباثت ضدانقلاب و فریبکاری کومله باورپذیر و کل زندگی در سریال سوران باورپذیر، ملموس و قابل قبول است. فضاسازی و حتی جغرافیای پایگاه‌شان معنادار است.
کد خبر: ۱۴۱۶۳۵۵
نویسنده احمد میراحسان - نویسنده و پژوهشگر

۱- سوران، یک سریال فعال در برابر تهاجم رسانه‌ ای دشمن است و نه منفعل. جریان ضد‌انقلاب جهانی، صدسال است که روی مسائل قومی ایران برای تکه پاره کردن کشوری که بالقوه امکان عظمت و رقابت دارد سرمایه‌گذاری کرده است و هر بار مثل گرگی تکه‌ای از شمال و‌ جنوب و شرق و غرب ایران را کنده و به‌ویژه توطئه تجزیه‌ طلبی پس از انقلاب رهایی‌بخش ایران صد‌چندان شده و در اغتشاشات اخیر به وضوح نقش اینان با همه جنایات‌شان، تهاجمی بوده و رسانه ما در سریال‌سازی همواره منفعل بوده است‌. سوران در کنار سریال ملهم از زندگی خانم صباغ در دوره اخیر، نمونه‌های کنش‌مندی رسانه در افشا و حمله به جنایت‌کارانی است که با شعارهای عوامفریب، به‌جای مجازات، جایزه می‌خواهند.

۲- ویژگی ساختی سوران، زبانی واقعگرا است. وقتی از واقعگرایی می‌گوییم، نباید درکی سهل‌الوصول داشته باشیم. یک فرم رئالیستی نیازمند شناخت عمیق محیط زیست، روابط انسانی و فرهنگ و تویه و درونه زندگی محیطی است که روایت واقعگرایانه از آن ارائه می‌دهیم. وقتی بی‌سوادانه و بدون تحقیق در زندگی مردم می‌نویسیم، البته لاطائلات می‌بافیم. واقعگرایی محصول خرد و پژوهش است و یک ظاهر فریبنده و ادا نیست.

۳- سادگی بیان، روایتی سر راست و درست و بلد بودن کار فیلمنامه سوران متجلی است. از فرط فقر مصالح روایت به این در و آن در نمی‌زند، خرده‌داستان‌های چرت و بی‌ربط و آب‌بندی موهن مرتکب نمی‌شود. اگر هم در ریتم کمی کند است، محصول تفکر و کاری بی‌مقدار و ناشرافتمندانه و خر شمردن تماشاگر نیست. روایت سالم پیش می‌رود و پیرنگ را دنبال می‌کند. البته مدت سریال کوتاه است و پس از یک هفته انتظار، شتابان زمان هر قسمت به پایان می‌رسد و مخاطب کمی سرخورده، تشنه، ناکام و عصبی به تیتراژ پایانی نگاه می‌کند.

۴- سوران بی‌رودربایستی یک موضوع انقلابی و منطقه‌ای را موضوع داستانش قرار داده و امیدوارم حق نگاه منطقه‌ای و توطئه جهانی را در آگاهی بخشی‌اش ادا کند. مردم ایران، عراق، ترکیه، سوریه، لبنان و...‌ را به حقیقت استراتژیک گروه‌های ظاهرا انقلابی ابزار سیا و موساد و ماهیت‌شان آشنا می‌کند.

۵- سوران سرشار است از آداب و سنن قومی اصیل و روحیه زنده و خاص و فرهنگ ژرف‌بینانه بخشی از مردم ایران، حتی نگاه، تعارفات و زبان بدن بازیگران کردی است و قلوب مردم ما را در احساسات‌شان، در حیای زنان و حکمت مادران همدم می‌سازد و ایران را به مردم کرد، پیوند می‌دهد و آشنا می‌نماید.

۶- عشق در سوران متین و باحیا و نیز درآمیخته با عشق سرزمین مادری و عشق به مردم است. این عشق باحیاست و نمایش واقعگرایانه‌اش حرف‌های زیادی در دل دارد که باید در باره امتیازات دراماتیکش به‌ویژه در چالش با سنن کهنه سخن بگویم .

۷- نقاب‌ برافکنی از خباثت ضدانقلاب و فریبکاری کومله باورپذیر و کل زندگی در سریال سوران باورپذیر، ملموس و قابل قبول است. فضاسازی و حتی جغرافیای پایگاه‌شان معنادار است. به سراشیبی بردن زن اسیر به سگدانی دقت کنید ! 

۸- سوران مثل هر سریال واقعگرا ساخته شده و محصول نیروی تصویرپردازی خلاق ذهن سازندگان در هر نماست اما تاریخ را به مضحکه اوهام به‌جای خیال متصل به واقع، بدل نمی‌کند به تاریخ احترام می‌نهد و آن را بزرگ، عبرت‌آموز، تجربه‌اندوزانه، حق‌خواهانه و عادلانه روایت می‌کند. با وفاداری به زندگی و حرمت رویدادها و بدون افسانه‌بافی گمراه‌کننده. زحمت می‌کشد، پژوهش می‌کند؛ در اتاق نمی‌نشیند و از خود لاطائلات نمی‌بافد.

۹- سوران به ما شناخت مفید در تقابل با رویدادهای ضدانقلاب می‌دهد. یعنی در برابر وانموده‌های رسانه‌های مهاجم نه حقه مرغابی بلکه سلاح‌شناختی علیه جعلیات‌شان عرضه می‌کند. یک نقاب و عنوان انقلابی فریبنده و پر از خطاهای جبران‌ناپذیر، مغلوط و بیهوده به ما نمی‌دهد.

۱۰- این سریال برخلاف پاره‌ای سریال‌ها، انسان وهمی و قهرمان بی‌ریشه، صوری و بی‌تاریخ نمی‌سازد. انسان واقعی در میزان‌ و تراز انقلاب اسلامی و متن چالش‌های آن با پوست و گوشت می‌سازد. فرد مشخص دارای خصوصیت، دارای کم و کاست اما شریف، راستگو، خالص قابل اعتماد در متن زندگی. با همه اشتباهات انقلابیون نظیر اعتماد بی‌وجه رستگار به جاسوس کومله و بدون هیچ تحقیق راه دادنش به درون قرارگاه و....‌

۱۱- تصویری که سوران از حیات انسان، از زندگی اجتماعی، از مبارزه خیر و شر می‌سازد، تصویر ارجمند منطبق با واقعیات و‌حقیقت روشن دین حق و باطل، خوبی و بدی است.

۱۲- در سوران عدالتخواهی و هویت‌طلبی، امری مه‌آلود، جعلی، تردیدانگیز و اسیر نیروهای غیرمردمی نیست، در دل تجربه زیسته مردم سر برمی‌آورد و با شدید‌ترین نور، ظلم و عدل را در برابر هم می‌نشاند، نمایش می‌دهد و تصویر روشنی از رخداد منتقل می‌کند. نه به وسیله شعار و زبان و نریشن بلکه با عمل و زندگی و تصویر و کشمکش عبنی و داستانی.

۱۳- سوران دعوت به امر مدرن، آن هم چهره فریبنده شعارهای پوچش نیست، بلکه چهره این دعاوی را عریان می‌کند. پرچم سرخ عدالت و آزادی مدرن و انقلابیگری مدرن را عریان می‌کند و نشان می‌دهد از درونش لجن فوران می‌نماید .
 
و.......بدین‌سان تا همین جا باید بگویم سوران روایتی شرافتمندانه از زندگی ماست. نمی‌گویم شاهکار و پرطمطراق است، سریال ساده و سالم و در خور انقلاب اسلامی است که امیدوارم روز به روز بهتر شود و در تفکر و ساختار پس ننشیند و تعادلش را حفظ نماید. در پایان معتقدم مقایسه تمایزات سوران و گیلدخت خیلی چیزها را روشن می‌نماید.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها